سلام مسافر سرزمین نور
چطوری؟! حال و احوال جاده چطور است؟! از کولهبارت چه خبر؟! چه میدانم آبی، نانی، کاسهای، شاید هم دلی! کبوترهای دلت را هم آوردهای؟! میدانستم یادت نمیرود! تو با مرامتر از این حرفهایی..! حتماً تو هم مثل من نفست در شهرها گرفته، آمدهای این جا تا نفسی تازه کنی، تا یک هوای پاک و خوشبو و خدایی بفرستی توی ریههات و دوباره جان بگیری ، اینجا انگار به آسمان نزدیکتر است.
حتماً تو هم آمدهای سر این سفره دو سه تا لیوان آب خنک انسانبودن نوشجان کنی و حال بیایی ، آن وقت برگردی در دل همان شهر! شهری که عجیب منتظر آدمهایی است که راه و رسم انسانزیستن را خوب بلد هستند ،جلوتر برو، دست را بگذار بر سینه و سلام کن، تو هم صاف و ساده سلام کن و بگو انسانات آرزوست!
بعد از این گپ خودمانی، اجازه بده کمی با هم جدیتر سخن بگوییم، ما میهمان چه کسانی هستیم و به کجا میرویم.
بی رودربایسی، اگر برای تفریح و وقتگذرانی هم آمده باشیم، بگذار تا بدانیم، چه اتفاقی قرار است بیفتد.
اردوی راهیان نور از سویی مرحله آغازین حرکت عاشقانه است و از سویی دیگر مرحله اوج و فنای تربیتشدگان مکتب عاشورایی است.
حضور در سرزمینهایی که حماسههای بزرگی در ابعاد مختلف مادی، معنوی و عشقی در آن رخ داده است، حتماً مؤثر است، این سرزمینها چون میزبان انسانهای تحول یافته و عارفان فنایی بوده، خود مبدأ تحول و شکوفایی شده، آنچنانکه گرد و غبارش قلبهای زنگارگرفته را صیقل میهد و آیینهای است تمامنما از حضور در محضر الهی.
دراین مسیرهیچکس نمیتواند هادی باشد الا اینکه هدایتشده باشد.
هرچند دیدن مناظر مختلف مناطق جنگی مفید است اما کافی نیست، پس گوشهایمان را از همیشه آمادهتر و شنواتر نماییم.
و حال که قرار است پرچم انقلاب سرخ خمینی را نسل به نسل، برفراز این مرز و بوم برافراشته نگهداریم تا انشاءالله آن را تحویل صاحبش نماییم، ناگزیریم تجربیات انقلابی که آسان به دست نیامده است را کسب کرده، به نسل بعدیمان منتقل نماییم.
به این ترتیب از همیشه محتاجتر به شهداء و یادگاران و همسنگران آنانیم و اگر اینان نتوانند تصویر صحیحی از رسالتی که بر عهدهمان است ترسیم نمایند، باید برای دلمان فکری کنیم.